آیه 27 سوره یونس
<<26 | آیه 27 سوره یونس | 28>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و کسانی که مرتکب اعمال بد شدند به قدر همان اعمال زشت مجازات شوند و گرد خواری و رسوایی بر رخسارشان نشیند، و نگهبانی از (عذاب) خدا نیابند، گویی روی آنها را قطعههایی از شب ظلمانی پوشاندهاند، آنان اهل آتش دوزخ و در آن همیشه معذبند.
و کسانی که مرتکب بدی ها شدند، کیفر هر بدی مانند همان بدی است و خواری آنان را فرامی گیرد، برای آنان از [خشم و عذاب] خدا هیچ حافظ و نگه دارنده ای نخواهد بود؛ گویی چهره هایشان با پاره هایی از شب تاریک پوشیده شده؛ آنان اهل آتش اند و در آن جاودانه اند.
و كسانى كه مرتكب بديها شدهاند، [بدانند كه] جزاى [هر] بدى مانند آن است و خوارى آنان را فرو مىگيرد. در مقابل خدا، هيچ حمايتگرى براى ايشان نيست. گويى چهرههايشان با پارهاى از شبِ تار پوشيده شده است. آنان همدم آتشند، كه در آن جاودانه خواهند بود.
و براى آنان كه مرتكب بديها شوند، پاداش هر بدى همانند آن است و خوارى بر آنها چيره مىشود. كسى آنها را از خشم خدا نگه نمىدارد، چنان شوند كه گويى صورتشان در پارهاى از شب تاريك پوشيده شده است. اينان اهل جهنمند و جاودانه در آن هستند.
امّا کسانی که مرتکب گناهان شدند، جزای بدی بمقدار آن دارند؛ و ذلّت و خواری، چهره آنان را میپوشاند؛ و هیچ چیز نمیتواند آنها را از (مجازات) خدا نگه دارد! (چهرههایشان آنچنان تاریک است که) گویی با پارههایی از شب تاریک، صورت آنها پوشیده شده! آنها اهل دوزخند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
عاصم: عصم: حفظ و نگاه داشتن. عاصم: نگاه دارنده.
اغشيت: غشى: پوشاندن و فراگرفتن. «غشى الامر: غطاه»، «اغشيت»: پوشيده شد.
قطعا: قطع (بر وزن عنب): تكه ها. پاره ها. مفرد آن، قطع (بر وزن جسر) است. مثل: فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ (هود/ 81).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «27»
و آنان كه به دنبال كسب بدىها رفتند، به قدر همان بدىها مجازات دارند و غبار ذلّت و خوارى آنان را فرا مىگيرد. از قهر خداوند، پناه دهندهاى ندارند، گويا چهرههايشان با پارههايى از شب تيره پوشانده شده است. آنان اهل دوزخند و در آن جاودانهاند.
نکته ها
امام باقر عليه السلام فرمود: اين آيه در مورد اهل بدعت وشبهات وشهوات است. «1»
«ليلِ مُظلم»، شبى است كه از نور ماه هيچ خبرى نيست كه در هر ماه، يك شب چنين است. در مقابل «ليلِ مُقمِر» كه مهتابش براى همه روشن است.
به قرينهى آياتى همچون: «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ. تَرْهَقُها قَتَرَةٌ. أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ» «2» و آيهى «فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ» «3»، مىتوان گفت كه در اين آيه، جملهى «أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ»، نظر به كفّار دارد.
علاوه بر اين كه «السَّيِّئاتِ» الف و لام استغراق دارد و همهى بدىها را شامل مىشود كه مهمترين آنها كفر است.
پیام ها
1- انسانها با اراده سراغ گناه مىروند، نه به اجبار. «كَسَبُوا»
2- رفتار خداوند با بدكاران، عادلانه است. «جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها»
3- دنيا، سراى عمل و آخرت سراى پاداش است. وَ الَّذِينَ كَسَبُوا ... جَزاءُ
4- تشويق بايد بيش از تنبيه و مجازات باشد. دربارهى نيكان فرمود: «الْحُسْنى وَ زِيادَةٌ» و دربارهى بدكاران فرمود: «سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». عبس، 40- 42.
«3». آلعمران، 106.
جلد 3 - صفحه 563
5- روسياهى مخصوص كفّار است، نه مؤمنان گنهكار. «تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ»
6- در قيامت، هم مجازات و تنبيه است، هم تحقير و روسياهى. سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها، أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ ...
7- راه فرار ونجات وشفاعت به روى كافران بسته است. «ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «27»
بعد از آن بيان حال عاصين و مخالفين را فرمايد:
وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ: و آن كسانى كه كسب كردند و مرتكب شدند كارهاى ناشايسته و اعمال شنيعه را و اقدام نمودند بر گناهان، چهار امر براى آنها پيش آيد:
امر اول- جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها: جزاى هر گناهى به مثل آن، يعنى پاداش يابند بقدرى كه مستحقند به اعمالشان بدون زيادتى و كمى، زيرا زيادتى بر قدر
«1» «خد» يعنى گونه.
ج5، ص 300
استحقاق عقاب، ظلم است؛ به خلاف زيادتى در ثواب كه تفضل باشد؛ پس مراد به مثل، مقدار مستحق است بدون زياده و نقصان. و بر وفق عدل مجازات يابند و ذره مثقالى ظلم بر آنها نشود.
امر دوم: وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ: و ملحق شود ايشان را خوارى و ذلت، زيرا عقاب ملازم با اهانت و اذلال است.
امر سوم: ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ: نيست براى ايشان از جانب خداى تعالى هيچ پناه دهنده و باز دارندهاى كه نگهدارد عذاب الهى را از ايشان.
تنبيه- آيه شريفه آگاهى است به آنكه حافظ و دافعى غير از ذات احديت الهى نيست نه در دنيا و نه در آخرت، زيرا قضاء سبحانى محيط است به جميع كائنات، و قدرت الهى نافذ است به تمام محدثات، الّا آنكه غالب مخالفين و معاندين حق در دنيا مشغول به انجام مقاصد خود و طباع عاصيه هم با آنها موافق و مساعد، و هيچ توجّه ندارند كه اگر ضررى به آنها روى آورد، در عالم وجود دادرس و نگهدارندهاى از بلايا غير از حق تعالى نخواهد بود، لكن در آخرت تمامى اقرار كنند كه عاصم از عذاب جز ذات الهى نيست.
امر چهارم: كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ: روى آنها سياه شود به حدى كه گويا فرا گرفته و پوشيده صورتهاى ايشان را. قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً: قطعهاى از شب تاريك به جهت شدت سياهى و تاريكى. بعد از آن خاتمه امرشان را فرمايد: أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ: آن گروه سركش نافرمان، ملازم آتش جهنمند.
هُمْ فِيها خالِدُونَ: ايشان در آن آتش دائم و جاويد باشند كه خلاصى و موتى براى آنها نخواهد بود.
على بن ابراهيم «1» به روايت ابى الجارود از حضرت باقر عليه السّلام در اين آيه شريفه فرمود: هؤلاء اهل البدع و الشّبهات و الشّهوات يسوّد اللّه وجوههم يوم القيمة و يلبسهم الذلّ و الصّغار و يقول اللّه اولئك اصحاب النّارهم فيها خالدون.
يعنى: اين جماعت اهل بدعتها و شبهات و شهواتند، سياه گرداند حق تعالى
«1»- تفسير قمى ج 1 ص 311.
ج5، ص 301
صورتشان را، پس اندازند ايشان را به جهنم. خداى تعالى فرمايد: سياهى آنها به حدى است كه گويا پوشانيده روىهاى آنها را قطعهاى از شب تاريك، سياه گرداند حق تعالى صورتشان را روز قيامت و بپوشاند ايشان را لباس ذلت و حقارت، و مىفرمايد آن گروه ملازم آتش و مخلد باشند در آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «26» وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «27»
ترجمه
ترجمه- از براى آنانكه نكوئى كردند نكوئى است و زيادتى و نپوشاند رويهاى ايشانرا تيرگى و نه خوارى آنگروه اهل بهشتند آنان در آن جاودانيانند
و آنانكه كسب كردند بديها را پاداش بدى است بمانند آن و فرو گيرد آنها را خوارى نباشدشان از خدا هيچ نگهدارندهاى گوئيا پوشانده شده است رويهاشان بپارههائى از شب تار آنگروه اهل آتشند آنان در آن جاودانيانند..
تفسير
- در روز جزا نيكوكاران بجزاى نيكو خواهند رسيد بويژه فضل الهى شامل حال ايشان خواهد شد و قمّى ره فرموده كه زيادتى آن نظر برحمت الهى است و از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه امّا نيكوئى بهشت است و امّا زياده خير دنيا است كه خداوند بايشان عطا ميفرمايد و در آخرت با آنها حساب نميفرمايد و جمع مينمايد براى ايشان ثواب دنيا و آخرت را و قتر در لغت بمعنى گرد است و بنظر حقير در اينجا مراد تيرگى و كدورت حاصله از معاصى است چنانچه مراد از ذلّت اثر آنست و اهل بهشت منزّهند از اين آثار و بعد از دخول در آن مخلّدند در نعمت و لذّت جاودان و بدكاران در آنروز بمانند كار بدشان مجازات ميشوند و زياده از مقدار استحقاق معذّب نخواهند بود چون خداوند عادل و حكيم و رحيم است و عذاب زائد بر قدر استحقاق منافى با اين اوصاف است. و در اين بيان دلالت است بر آنكه مراد از زياده در آيه سابقه تفضّل است و كسى نيست كه آنها را از عذاب خداوند حفظ نمايد يا كسى نيست از طرف خداوند كه از آنها نگهدارى كند چنانچه براى اهل ايمان هست. رويهاى آنها از شدّت سياهى و تاريكى گويا بپارههاى شب تار محجوب شده است و لباسى از جنس شب در بر دارد و اين كنايه از كثرت تيرگى و كدورت رخساره آنها است. و قطعا ظاهرا منصوب به نزع خافض است جمع قطعه و بسكون طاء نيز قرائت شده و مفرد است و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام
جلد 3 صفحه 16
نقل نموده كه اينها اهل بدع و شبهات و شهواتند كه خداوند رويهاى آنها را سياه نموده با ذلّت و خوارى حقّ را ملاقات خواهند نمود و در عذاب آتش مخلّدند و راه نجات و خلاصى براى آنها نيست و در آيه دلالت است بر آنكه خلود در آتش زائد بر مقدار استحقاق آنها نيست.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثلِها وَ تَرهَقُهُم ذِلَّةٌ ما لَهُم مِنَ اللّهِ مِن عاصِمٍ كَأَنَّما أُغشِيَت وُجُوهُهُم قِطَعاً مِنَ اللَّيلِ مُظلِماً أُولئِكَ أَصحابُ النّارِ هُم فِيها خالِدُونَ «27»
و كساني که مرتكب معاصي و كارهاي بد ميشوند جزاء هر سيّئه عذابي است مناسب آن سيئه و دود و غبار ذلت و خاري آنها را فرو ميگيرد نيست از براي آنها از عذاب الهي حفظ كنندهاي كانّه صورتهاي آنها سياه ميشود مثل يك قطعه از شب تاريك اينها اصحاب آتش هستند و آنها در آتش مخلدند.
وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ سيّئه مقابل حسنه است و اعظم سيئات شرك و كفر
جلد 9 - صفحه 374
و ضلالت است مقابل ايمان و سيئات اقسامي دارد يك قسم سيئاتي است که هر عقل سليمي حكم ميكند بزشتي او که تعبير بقبايح عقليه ميشود مثل ظلم، كذب، فحشاء و بسيار ديگر و گفتيم در محل خود قاعدهئيست مسلمه بين مشهور حكماء و اعلام (كلما حكم به العقل حكم به الشرع) زيرا بعد از وضوح قبح عقلا إِنَّ اللّهَ ... يَنهي عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنكَرِ وَ البَغيِ سوره نحل آيه 92 و بالعكس (كلما حكم به الشرع حكم به العقل) زيرا تا مفسده و قبحي نداشته باشد شارع نهي نميفرمايد و يك قسم معاصي شرعيه است که عقول كوتاه است از درك مفاسد و معايب آنها فقط بطور اجمال ميداند که تا داراي مفسده نباشد شارع نهي نميكند، و يك قسم قبايح عرفيه است که در نظر نوع زشت و قبيح و موجب سبكي و خفت ميشود که تعبير از آن بمنافيات مروّت ميكنيم و ناقض عدالت است.
جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثلِها در باب حسنة هر چه بيشتر داده شود تفضل است لذا فرمود و زيادة در آيه قبل و در باب سيئة زائد بر استحقاق ظلم است مطابق استحقاق عدل است كمتر از آن عفو است و گذشت.
وَ تَرهَقُهُم ذِلَّةٌ بيان استحقاق که فرداي قيامت باعث رسوايي نزد اهل محشر و بياعتنايي و خفت ميشود.
ما لَهُم مِنَ اللّهِ يعني من عذاب اللّه من عاصم دوستان و رفقاء و اقارب و رؤساء و اصنام و ازلام نميتوانند جلوگيري كنند كَأَنَّما أُغشِيَت وُجُوهُهُم سياه ميشود صورتهاي آنها قِطَعاً مِنَ اللَّيلِ مُظلِماً مثل شب تاريك اولئك اينکه گروه أَصحابُ النّارِ که آتش هميشه مصاحب آنها است و از آنها جدا نميشود كُلَّما نَضِجَت جُلُودُهُم بَدَّلناهُم جُلُوداً غَيرَها لِيَذُوقُوا العَذابَ نساء آيه 59 هُم فِيها خالِدُونَ بيانش گذشت.
375
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 27)- در این آیه سخن از دوزخیان به میان میآید که در نقطه مقابل گروه اولند میگوید: «کسانی که مرتکب گناهان میشوند جزای بدی به مقدار عملشان دارند» (وَ الَّذِینَ کَسَبُوا السَّیِّئاتِ جَزاءُ سَیِّئَةٍ بِمِثْلِها).
در اینجا سخنی از «زیاده» در کار نیست، چرا که در پاداش، «زیاده» فضل و رحمت است اما در کیفر، عدالت ایجاب میکند که ذرهای بیش از گناه نباشد.
ولی آنها به عکس گروه اول چهرههایی تاریک دارند «و ذلت، صورت آنها را میپوشاند» (وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ).
و این خاصیت و اثر عمل است که از درون جان انسان به بیرون منعکس میگردد.
به هر حال ممکن است بدکاران گمان کنند راه فرار و نجاتی خواهند داشت و یا بتها و مانند آنها میتوانند برایشان شفاعت کنند اما جمله بعد صریحا میگوید:
«هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند آنها را از مجازات الهی دور نگه دارد» (ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ).
تاریکی چهرههای آنها به اندازهای زیاد است که «گویی پارههایی از شب تاریک و ظلمانی، یکی پس از دیگری بر صورت آنها افکنده شده است» (کَأَنَّما أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّیْلِ مُظْلِماً).
«آنها اصحاب آتشند و جاودانه در آن میمانند» (أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم